مدرس مربیگری مدرس پداگوژی مدرس CBT استاد مربیگری استاد پداگوژی استاد CBT

مدرس مربیگری مدرس پداگوژی مدرس CBT استاد مربیگری استاد پداگوژی استاد CBT 

مدرس مربیگری مدرس پداگوژی مدرس CBT استاد مربیگری استاد پداگوژی استاد CBT 

 

مدرس مربیگری مدرس پداگوژی مدرس CBT استاد مربیگری استاد پداگوژی استاد CBT

مدرس مربیگری استاد مربیگری مدرس CBT مدرس پداگوژی استاد CBT

آموزش مربیگری آموزش مربیگری آموزش CBT آموزش پداگوژی آموزش CBT

مدرس مربیگری استاد مربیگری مدرس CBT مدرس پداگوژی استاد CBT

آموزش مربیگری آموزش مربیگری آموزش CBT آموزش پداگوژی آموزش CBT

مدرس مربیگری استاد مربیگری مدرس CBT مدرس پداگوژی استاد CBT

آموزش مربیگری آموزش مربیگری آموزش CBT آموزش پداگوژی آموزش CBT
مدرس مربیگری استاد مربیگری مدرس CBT مدرس پداگوژی استاد CBT
استاد بهزاد حسین عباسی با 14 سال سابقه در عرصه کسب و کار و تدریس و آموزش دوره های مدیریت در سمینارها و کنفرانسهای مدیریت و مشاوره سازمانهای ایرانی هم اکنون با بررسی پایه ای شرکت ها و سازمانها راهکارهای مناسبی را برای برون رفت و یا ارتقاء ، گسترش و تصحیح وضعیت موجود ارائه نموده و این مورد را در قالب سمینار و دوره های آموزشی ارائه می نماید.

آموزشهای سازمانی یکی از روشهای شناسایی فرصتها و اقدام برای رفع تهدیدهاست.

بهزاد حسین عباسی

09121724677
09128724677

behzadabbasi.ir
behzadabbasi.com

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرس پداگوژی» ثبت شده است

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری استاد مربیگری


مدرس مربی گری مدرس پداگوژی مدرس CBT مدرس مربیگری استاد cbt

مدرس مربیگری   استاد مربیگری

  • مدرس پداگوژی استاد پداگوژی مدرس CBT استاد CBT

بررسی سه روش آموزش و پژوهش (پداگوژی – آندراگوژِی – سینرگوژی ) در تعلیم و تربیت

چکیده :

مدرس پداگوژی   مدرس  آندراگوژِی   مدرس  سینرگوژی CBT

سیستمهای آموزشی ، بخشی از نظام کلی جامعه محسوب میشوند و لزوما میبایست  متناسب با نیازهای واقعی جامعه شکل بگیرند تا شرایط رشد و تکامل وتوسعه  جامعه را فراهم آورند. این امر مستلزم شناخت دقیق از روشهای صحیح آموزش و پژوهش  میباشد. چرا که با نظام آموزش محور نمی توان عطش جامعه یادگیری امروز را فرو نشاند ونسل جوان را که رکن اصلی توسعه به شمار میروند را برای فردا آماده ساخت. لذا وظیفه اصلی نظام آموزشی، تربیت پژوهشگرانی است که بتوانند با جمع آوری و طبقه بندی درست اطلاعات، علاوه بر حل مشکلات؛ زمینه های تولید علم و نظریه های جدید را فراهم سازند.


واژه های کلیدی:  پداگوژی – آندرا گوژی – سینرگوژی – آموزش و پژوهش


 مدرس مربیگری   استاد مربیگری


 


مقدمه:


سیستمهای آموزشی در کشورهای مختلف ، بخشی از نظام کلی جامعه محسوب میشوند و اگر متناسب با نیازهای واقعی جامعه شکل بگیرند، نسل جدید را در رسیدن به اهداف بلند جامعه یاری خواهند کرد. این امر خود مستلزم شناخت دقیق از وضعیت جامعه،وضعیت جهان،ظرفیت نسل آینده،شناخت وضعیت آموزشی جامعه و شناخت روشهای صحیح آموزش و پژوهش  میباشد.در نظامهای آموزشی موفق، نقش معلم اینستکه بعنوان یک راهبر و راهنما ،پژوهشگری را به شاگردان خود بیاموزد .زیرا که او نیک میداند که وظیفه اصلی نظام آموزشی تربیت پژوهشگرانی است که بتوانند با جمع آوری و طبقه بندی درست اطلاعات، علاوه بر حل مشکلات؛ زمینه های تولید علم و نظریه های حدید را فراهم سازند.از آنجاییکه پژوهش زمینه ساز رشد و توسعه پایدار جامعه است لذا خروجی نظام  آموزشی  موفق نیز باید پژوهشگرانی قابل باشند. از اینرو معلم باید بکوشد تا  با شناخت توانمندیهای ذهنی دانش آموزان،  روشهای رسیدن از معلوم به مجهول  (نه صرفا از مجهول به معلوم)را به آنها بیاموزد زیرا هر امر بدیهی و معلومی خود میتواند زمینه ساز بروز یک سوال و کشف تازه ای گردد . همانگونه که افتادن سیب از درخت برای همه امری معلوم و  بدیهی بود اما برای نیوتن ، تبدیل به یک سوال و معما گردید.بر اساس این دیدگاه معلم باید با آموزش مراحل گوناگون کاوشگری (روش علمی و حل مساله) دانش آموزان خود را به محقق و پژوهشگر تبدیل کند طوری که فرهنگ تحقیق و  پژوهش جز لاینفک زندگی آنها گردد .  نگارنده اعتقاد دارد تعلیم و تربیت همان معرفت شهروندی است و مراد و مقصود اصلی نظام تعلیم و تربیت، کمک به فهم صحیح معرفت شهروندی است. یعنی درک و فهم درست از تاریخ ،فرهنگ،اخلاق،عرف،عادت و رسوم جامعه و درک صحیح از حقوق و آزادیهای اساسی مدنی و شهروندی.


حال سوال اینستکه آیا با روشهای دیروز و با تاکید بر نظام بی روح و خشک آموزش محور، میتوان نسل امروز را برای فردا آماده ساخت و  به تربیت چنین انسان مطلوبی نائل شد یا اینکه باید با یک تحول و نوسازی  در عصر آگاهی و دانش ،کیفیت آموزش را ارتقاء و نظام آموزشی را پزوهش محور نمود تا در جامعه یادگیری محور امروزی ،خروجی مراکز تربیتی، افرادی متخصص و پژوهشگر و صاحب نظر شوند. با  این مقدمه، به سراغ بررسی روشهای عمده آموزش و پژوهش  در تعلیم و تربیت میرویم :


روش پداگوژی:


یک کلمه یونانی است که  از دو کلمه ped به معنی طفل و agogy به معنی راهنما  مشتق شده است . در واقع وظیفه برده ای بوده که اداره و هدایت اطفال را بر عهده داشته است.در قرن نوزدهم با پیشرفت علوم انسانی در زمینه های روانشناسی و جامعه شناسی ، علمای تعلیم و تربیت به فکر افتادند تا واقعیتها و شرایط تربیتی را به شیوه تجربی و علمی مطالعه نمایند اینان در صدد برآمدند که برای بررسی مسایل تربیتی طرحی نو ارائه نمایند. از این روآنان بین تربیت که عمل است و دانش تربیت که به مطالعه آن میپردازد تفاوت قائل شدند .


در شیوه روش آموزشی پداگوژی  ، متخصص یک موضوع درسی خاص ، شروع به سخنرانی میکند و به فراگیران تکلیف میدهد و سرانجام با انجام آزمونهای مختلف پیشرفت تحصیلی آنها را می سنجد . در پداگوژی  اعتقاد بر آن است که یادگیرنده باید به معلم اتکا داشته باشد. یعنی یادگیرنده در هر سن و سالی که هست باید به آموزش دهنده متکی باشد.در این شیوه، معلم تنها کسی است که حق اظهار نظرهای مختلف را دارد  و شاگرد موجودی منفعل میباشد که میتواند صرفا با گوش دادن ، مطالب ارائه شده  را جذب  نماید.  در پداگوژی مفهوم "تجربه" کم ارزش است و معلم به تجربه ای که یادگیرنده شخصاً کسب می کند، بهایی نمی دهد. در پداگوژی رشد بیولوژیک و فشارهای اجتماعی باعث می شود که فرد برای یادگیری، آمادگی پیدا کند، در واقع وظیفه تعلیم و تربیت را این میداند که طفل را برای  زندگی فردا آماده کند بدون در نظر گرفتن علاقه و استعداد  طفل و نیازهای کنونی او، در این روش آموزشی ، سازمانهای تربیتی به مثابه دریای بیکران علم محسوب میشوند و شاگردان هم برکه های کوچکی که باید قطره قطره از این دریای پهناور به آنها نوشاند. در این روش تربیتی اعتقاد بر ایتنستکه وقتی کودک  به سن خاصی می رسد جامعه از او انتظار دارد پس بنابراین باید  برای او و بجای او تصمیم گرفت که چه درسی را بخواند و چه رشته ا دانشگاهی را انتخاب کند . چون در پداگوژی کاربرد بعدی آنچه که یاد گرفته می شود مورد نظر است نه کاربرد فعلی آموخته ها، بنابراین در پداگوژی تمرکز بر "موضوع" یا "مطلبی" است که توسط معلم جهت یادگیری مشخص میشود.


 


روش اندراگوژی


در این شیوه آموزشی نقش معلم نسبت به روش قبل متفاوت میباشد. در این روش ، معلم صرفا بعنوان یک تسهیل کننده  و راهنما ظاهر میشود نه به عنوان  آموزش دهنده محض و سخنران بلامنازعه.او در فعالیتهای یاددهی و یادگیری بعنوان مشاور در کنار فراگیر می ایستاد و به او در فهم مطالب کمک میکند. در شیوه آموزشی آندراگوژی، این اعتقاد وجود دارد که یادگیرنده باید بطور فزاینده، خود جهت یادگیری را تعیین کند. یعنی شخص باید مرتباً با اعتقاد به ارزشمند بودن تجربه خود یاد بگیرد که در جهت توسعه فکر خود قدم بردارد و متکی به توان و نیروی خودش باشد. در آندراگوژی توسعه نقش های اجتماعی شخص یادگیرنده مطرح است. یعنی در این مفهوم گفته می شود چون یادگیرنده باید وظایفی را در جامعه بر عهده بگیرد و نقش هایی را ایفا کند، لذا برای ایفای صحیح نقش خود در آینده ، باید چیزهایی را یاد بگیرد.  از نظردورنمای زمانی آموزش و یادگیری ، در آندراگوژی علاوه بر کاربرد آتی ، کاربرد فوری آنچه که یاد گرفته شده نیز مورد نظر است، یعنی آنچه را که فرد آموخته است می تواند از لحظه یادگیری به بعد به کار بگیرد.در روش آندراگوژی فرد با مشکل یا مسئله ای مواجه می شود و برای حل آن با روش علمی،  تلاش به یادگیری میکند تا بر مشکل پیش روی خود فائق آید.از آنجاییکه فراگیر در طول فرایند یادگیری، حضوری فعال و مسولیت پذیر دارد لذا برای یادگیری انگیزه بیشتری پیدا می کند. در این سبک بر عکس سبک بالا که تمرکز بر روی موضوع و مطلب تهیه شده توسط معلم است ، تاکید و تمرکز  یادگیری روی   مشکل یا مسئله است زیرا که کاربرد آنی مطالب یادگیری هم ضروری است. مزیت اصلی این شیوه آموزشی، تقویت انگیزه یادگیری در یادگیرنده است ولی باید توجه داشت که موفقیت این روش ، به موقعیت و شرایط فرایند یادگیری وابسته است و از این روش برای تدوین و استاندارد کردن اطلاعات،در سطح عمومی نمی توان استفاده نمود.برای ارتفاء کیفیت آموزشی  و پژوهشی بهتر است که ترکیبی از دو شیوه فوق استفاده شود .

مدرس مربیگری مدرس پداگوژی مدرس CBT

استاد بهزاد حسین عباسی 

مدرس پداگوژی 

مدرس  CBT

مدرس مربیگری 

سازمان آموزش فنی و حرفه ای 

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

behzadabbasi.com

 


  روش سینرگوژی


سینرگوژی از دو لغت یونانی synergogy (با هم کار کردن) و agogus(رهبری) مشتق شده است.این سبک تربیتی از ترکیب بهترین ویژگی پداگوژی و آندراگوژی حاصل شده است. در این روش استاد و شاگرد دوش به دوش هم در جریان فعالیت یادگیری حرکت میکنند .سینرگوژی یک روش منظم یادگیری است که در آن ،اعضای تیم های کوچک بوسیله برقراری روابط منظم،از یکدیگریاد میگیرند و در نتیجه ،هم توان افزایی در یادگیری ، حاصل میشود. این روش برای فعالیتهای  پژوهشی دانشجویان سطوح عالی( کارشناسی ارشد و دکتری ) و همچنین برای آموزش درس روش تحقیق بسیار اثر بخش میباشد.


 


  • مدرس پداگوژی استاد پداگوژی مدرس CBT استاد CBT

پداگوژی چیست   مدرس پداگوژی   استاد پداگوژی   سخنران پداگوژی 

پداگوژی هنر یا علم وجودی یک معلم است. این اصطلاح عمومأ به استراتژی ها یا راهبردهای آموزش مربوط  می شود، که برخی ها ازآن به عنوان سبک یادگیری نیز یاد می کنند.پداگوژی که در در لغتنامه ها از آن به معنی "روش آموزگاری"، "فن تعلیم"، "علم تعلیم" ترجمه شده، گهگاهی هم به عنوان استفاده صحیح ازراهبردهای آموزشی در جریان فرایند یاددهی و یادگیری نیز تعریف می شود.برای نمونه، پائولو فریر، از روش آموزشی بزرگسالی خود به عنوان پداگوژ ی انتقادی یاد می کند.در ارتباط با استراتژی های آموزشی، اعتقادات فلسفی خود معلم از آموزش بوسیله دورنمای دانش و تجارب شاگردان، موقعیت های شخصی و محیطی و نیز اهداف یادگیری که از طریق تعامل دانش آموزان و معلمان تنظیم میگردد، اداره می شوند. نظریه‌پردازان انتقادی تعلیم و تربیت به «رادیکال‌ها» نیز مشهورند. این نام‌گذاری به دلیل وجود دیدگاه‌های اغلب تندروانه آنها در خصوص مسایل سیاسی‌ـ‌‌اجتماعی است.

پداگوژی چیست   مدرس پداگوژی   استاد پداگوژی   سخنران پداگوژی 

مدرس مربیگری استاد مربیگری

شرحی بر پداگوژی انتقادی: 

پداگوژی رادیکال یا انتقادی رویکردی است برای درک وفهم روابط مدرسه وجامعه از چشم انداز روابط اجتماعی موجود در تولید در قالب نظام سرمایه داری .این پداگوژی هم چنین رویکردی عملی نسبت به تدریس.یادگیری وپژوهش است که از طریق گفتگوی انتقادی وتجزیه وتحلیل دیالکتیکی تجربه روزمره.تدریس را مورد تاکید قرار می دهد .به طور خلاصه تعلیم وتربیت انتقادی به تدریس با عنایت به عمل انتقادی توجه دارد.رویکرد آن دموکراتیک وهدفش ایجاد وبرقراری برابری و عدالت اجتماعی واقتصادی برای تمام گروههای قومی یا نژادی است.از اصول برابری نژادی.طبقه ای وجنسیتی حمایت کرده ودر راستای تحقق چنین برابری تلاش می کند.مربیان انتقادی از اینکه شرایط ناعادلانه ای .تجربیات آموزشی گروههای محروم و اقلیت ها وسایر افراد به حاشیه رانده شده را در برگرفته .بسیا خشمگین هستند.اگر چه تمام این افراد موافقند که تحقق برابری وشادی اجتماعی به تلاش های بسیا  عظیم نیاز دارد اما درعین حال براین نکته نیز متعهدند که تعلیم وتربیت باید فرایندی تغییر یابنده باشند.همین طور که پائولو فریر می گوید: 

((یکی از وظایف مربیان پیشرفت گرا این است که از طریق تجزیه وتحلیل سیاسی درست وجدی .فرصت های موجود برای امیدواری را آشکار وروشن کنند.صرف نظر ازاینکه چه موانعی بر سر آنان وجود دارد.تلاش برای انجام کاری درراستای بهبودجهان بدون داشتن امید.به گونه ای است که می تواند تنها این تلاش رابه سطح اعمال برنامه ریزی شده ویا صرف رویکردی علمی تنزل دهد اعمالی که در حقیقت نوعی توهم بی اهمیت و سطحی است.))(1998.فریر) 

صاحب نظران انتقادی در تعلیم وتربیت .نظریه را با فعالیتهای سیاسی.فرهنگی.آموزشی به شکلی منحصر به فرد ترکیب وادغام کرده اند.نظریه انتقادی یک سنت دیرینه است که مبتنی بر استفاده از نقد به عنوان یک روش بررسی وپژوهش است.(1991کارتری).مطالعات سیاسی در برنامه درسی در ایالات متحده از مکتب فرانکفورت تاثیر بسیار زیادی پذیرفته است واین روند به گونه ای بوده که هم اکنون محققانی در این عرصه فعالیت می کنند.که درصدد درگیر شدن وایفای نقش فعال در ارتقای تغییر اجتماعی در درون نظام آموزشی وخود فرهنگ می باشند.این محققان از طریق رد واقع گرایی گذشته .تئوری های پست مدرن را در دستور کار خود قرار داده اند.ودر حین حال دارای آرزوی تربیت شهروندانی توانا وفعال می باشند تا بتوانند شرایط را به نفع یک جامعه عادلانه تغییر دهند.شاید یکی از جالب ترین .تفسیرهای انجام شده .کار پاینار ودیگران باشد که این موئلفه رادر قالب موارد زیر بیان کرده اند: 

1)نظریه باز تولید 

2)ایدئولوژی 

3)برنامه درسی پنهان 

4)سلطه 

5)مقاومت 

6)فرهنگ عامه 

7)هویت سیاسی 

این مفاهیم بیان کننده هسته اصلی تلاش های اندیشمندان حوزه درک سیاسی از برنامه درسی است که در اینجا بطور مختصر نقل می شود.(پاینار ودیگران.1995فتحی واجارگاه) 


نظریه باز تولید 

فهم نظزیه باز تولید یا نظریه مطابقت مهمترین نقش دردرک برنامه درسی به عنوان یک متن سیاسی را دارا است.به طور ویژه .ارتباطات اجتماعی در تعلیم وتربیت .روابط بین مدیران ومعلمان.معلمان ودانش آموزان.دانش آموزان ودانش آموزان.دانش آموزان با کارهایشان.سلسله مراتب موجود در دنیای کار ودر ارتباط با کارگران را به نمایش می گذارد.روابط سلسله مراتب در قدرت واختیار عمودی از مدیران به معلمان واز معلمان به دانش آموزان منعکس شده است.با این همه ذکر این نکته بسیار مهم است که نظریه باز تولید .یکی از مهمترین موئلفه های درک وفهم برنامه درسی به عنوان یک متن سیاسی است. 


ایدئولوژی 

مفهوم دیگری که به حوزه برنامه درسی وارد شده وبه صاحبنظران جهان سیاست –محور برنامه درسی کمک کرده تا دیدگاه خودرا بهتر معرفی کنند واسدلال خود را به پیش ببرند مفخوم ایدئولوژی است. 

مک لارن دراین زمینه توضیح می دهد: 

((ایدئولوژی دریک برداشت ساده به تولید معنی اشاره می کند.ایدئولوژی به عنوان راهی برای نگریستن به جهان.مجموعه ای از ایده ها.انواع مختلف فعالیتهای اجتماعی و آداب ورسوم است که ما مایلیم به عنوان امری طبیعی وموجه ومقبول بپذیریم.در حقیقت ایدئولوژی محل تقاطع یا نقطه اشتراک معنا و قدرت در دنیای اجتماعی است.آداب ورسوم .عادات.باورها وارزشها اغلب در قالب برداشتهای غیر منظم افراد از جایگاهشان در نظم اجتماعی فرهنگی ایجاد می شود واز این طریق آنها را متقاعد می کند که آن جایگاه را بپذیرند وروابط نا عادلانه مربوط به قدرت و تسلط را پنهان ومخفی کنند.این امر را می توان در برخی اوقات سلطه ایدئولوژیک نامید.)) 

ایدئولوژی در ابتدا به عنوان اولین عنصر و مفهوم کلیدی در جنبش برنامه درسی به عنوان متن سیاسی مد نظر قرار گرفت.سپس  مفهوم ایدئولوژی به یک مفهوم محوری در فهم برنامه درسی و برنامه درسی نیز به عنوان یک((بحث ایدئولوژیک))مفهوم پردازی گردید. 


-برنامه درسی پنهان 

برنامه درسی پنهان ابزار مفهومی دیگری برای صاحبنظران برنامه درسی سیاست محور در دهه 1970بود .مفهومی که برای اولین بار توسط-فیلیپ جکسون- مطرح شد.(1992.جکسون)وچندی قبل نیز توسط وی تحت عنوان ((شالوده وزیر ساخت برنامه درسی))باز تدوین ومطرح شده است.برنامه درسی پنهان به مجموعه ای از نتایج و جنبه های ناخواسته اما کاملا واقعی فرایند آموزش مدرسه ای اشاره می کند.برنامه درسی پنهان از برنامه درسی آشکار و یاطرح ریزی شده متفاوت است. 

مک لارن برنامه درسی پنهان را این چنین تعریف می کند((برنامه درسی پنهان با روشهای تلویحی وضمنی که در آن رفتار ودانش ایجاد می شود .یعنی آنچه که خارج از مواد درسی معمول برنامه ریزی شده رسمی اتفاق می افتد.سرو کار دارد وبخشی از"فشار"مدیریتی وبورو کراتیک مدرسه است.که به وسیله آنها دانش آموزان وادار به اطاعت از ایدئولوژیهای حاکم و فعالیت های اجتماعی مرتبط واقتدار.رفتار واخلاق می شوند.))(1989.مک لارن).امروزه برنامه درسی پنهان مبدل به یک مفهوم بسیار عادی شده است ودر برنامه درسی رسمی جا افتاده وتوسط طیف وسیعی از صاحبنظران مورد استفاده قرار می گیرد. 


نظریه سلطه (هژمونی) 

نظریه «هژمونی» یا سلطه جریان مارکسیستی دیگری در تحلیل رسانه ها است که توسط آنتونیوگرامسی متفکر و سیاستمدار ایتالیائی مطرح شد. وی این اصطلاح را در رابطه با ایدئولوژی ـ حاکم در جامعه به کار برد. نظریه سلطه بر عوامل اقتصادی و ساختاری که ناشی از ایدئولوژی طبقاتی است، تاکید چندانی نمی گذارد و تأکید آن بیشتر بر خود ایدئولوژِی- نحوه بیان آن، موضوعاتی که بدانها اهمیت می بخشد و مکانیسم هائی که ایدئولوژی بدان وسیله به حیات خود ادامه داده و با تسلیم قربانیانش به شرایط آن(بویژه طبقه کارگر) شکوفا شده و در تلقین آن به دیگران و شکل دادن به آگاهی های آنان موفقیت حاصل می کند- می باشد. تفاوت های اساسی بین نظریه سلطه، استقلال ایدئولوژی بطور قابل ملاحظه ای از دیدگاه اقتصادی آن مورد توجه قرار گرفته و حفظ شده است.از دیدگاه نظریه سلطه، ایدئولوژی تصویر مخدوشی از واقعیت و یا روابط طبقاتی به دست می دهد، یا به قول آلتوسر «ایدئولوژی روابط در نظر گرفته شده خیالی و ذهنی افراد نسبت به شرایط واقعی و موجود است». از نظر آلتوسر، ایدئولوژی از این جنبه که از طرف طبقات حاکم و با استفاده از زور بر جامعه تحمیل شده باشد، سلطه محسوب نمی شود، بلکه از این نظر که به صورت یک تأثیر فرهنگی که از روی قصد و بطور برنامه ریزی شده در جامعه گسترش یافته و بر اساس آن، تجربیات ما از واقعیت شکل می گیرد و در خدمت طبقات حاکم قرار می گیرد سلطه محسوب می گردد. بعد ها نظریات عده دیگری از «متفکرین مارکسیست»، به ویژه«پولانتزا» و آلتوسر به تثبیت نظریه گرامشی کمک کرد. این دو متفکر نیز به این نکته معتقد بودند که روابط سرمایه داری از طریق رضایت داوطلبانه افراد (بویژه طبقات کارگر) شکل می گیرد و مشروعیت می یابد. بطور کلی، تغییر توجه تئوریک از عوامل اقتصادی به عوامل ایدئولوژی و فرهنگ به عنوان علل تداوم نظام سرمایه داری سبب شد که نقش رسانه های همگانی در انتشار ایدئولوژی های حاکم برجسته شود و همین امر موجب اختلافات بسیاری در میان نظریه پردازان مارکسیست، بویژه بین آن عده که بر عوامل ساختاری و اقتصادی اصرار می ورزیدند و عده ای که نقش ایدئولوژی و فرهنگ را در تداوم نظام سرمایه داری تعیین کننده می دانستند، شد.)نشریه علوم تربیتی .پژوهشگاه علوم انسانی) 

  

گرامسی نقش روبنا را در تداوم تقسم بندی های طبقاتی وجلوگیری ازتوسعه هشیاری طبقاتی مورد تاکید قرار داده بود.اوسلطه رادردوبرداشت زیر بکا گرفت: 

1)سلطه به فرایندی از غلبه وتسلط اشاره می کند که به وسیله آن طبقه حاکم تلاش می کندتا کنترل سیاسی خودرابرروی دیگر طبقات از طریق رهبری عقلانی واخلاقی اعمال کند.(این برداشت.مارکس وانگلس است). 

2)سلطه همچنین به استفاده اززور وایدئولوژی برای باز تولید روابط طبقاتی مورداستفاده قرار می گیرد. 

بااین حال همانطور که وکسلرواسیتون با پذیرش تعریف سلطه به عنوان یک طبقه بر بیان علایق ومنافع سایر گروهای اجتماعی به نفع خوداستدلال می کنند.سلطه یک نظام تسلیحاتی مجزا در انبار تسلیحات سرمایه داری نیست.بلکه به همراه وافزون برایدئولوژی .فرهنگ وقدرت سرکوبگرانه به کار گرفته می شود.سلطه یک عنصر ایدئولوژیک نیست.به طور کلی اکثر صاحبنظران سیاسی از واژه سلطه برای اصلاح الگوی اولیه زیر بنا-روبنا که در دهه ی 1970به کار گرفته شده بود.استفاده کردند. 


فرهنگ عامه:

شاید مهمتریناشاره ونشانه حرکت از نظریه باز تولید ومقاومت به سوی سیاستهای فرهنگی عبارت باشد ازپژوهش درخصوص فرهنگ روزمره یا عامه(آلن.1987).بااین این انگیزه که الگوی باز تولید ومقاومت محدود بوده ویا محدود کننده بوده اند.(ژیرو.1989).براین باور بود که آموزش مدرسه ای باید به عنوان بخشی از مجموعه متناقض و پیچیده فرایندهای ایدئولوژیکی ومادی مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد که ازطریق آن انتقال تجربه صورت می پذیرد.دراین عمل تربیتی هم مبدل به یک مکان و هم شکلی از سیاستهای تربیتی میشود.چنین عملی معلمان ودانش آموزان راقادر می سازد تا در شکل گیری ذهنیت هایشان دخالت کنند.علایق خود را به منظور تغییر شرایط ایدئولوژیکی ومادی مسلط در فعالیت های اجتماعی اعمال کنند .به نحوی که توانایی اجتماعی را ارتقاء بخشیده وامکانات بالقوه برای تغییر را نشان دهند. 

مدرس مربیگری مدرس پداگوژی مدرس CBT

استاد بهزاد حسین عباسی 

مدرس پداگوژی 

مدرس  CBT

مدرس مربیگری 

سازمان آموزش فنی و حرفه ای 

09121724677

09128724677

behzadabbasi.ir

behzadabbasi.com

هویت 

یکی دیگر از انتقادات سیاسی اخیر مسئله هویت بوده است.آرنو ویتز ازجمله صاحبنظرانی است که مسئله شکل گیری هویت در طبقه کارگر را مورد توجه قرار داده وبه طور ویژه ارتباط آن را با فرهنگ عامه وبرنامه درسی مورد بررسی قرار داده و به این نکته اشاره کرده است که هدف عمده آموزش وپرورش مدرسه ای انکار وتکذیب هویت است.از دید وی کارکرد اصلی مدرسه عبارت است از جدا کردن-برهنه سازی دانش آموزان از آنچه که متعلق به اوست وبازسازی وتجدید هویت او بر اساس بینش و تفکر سلطه گرایانه ای است که به عنوان نظم اجتماعی مسلط وجود دارد.از این رو برای بچه های طبقه کارگر .اطاعت از برنامه درسی به معنای داشتن آرزوی تحرک اجتماعی است. 


- نظریه مقاومت 

  

در اواخردهه 1970هنری ژیرووسایر صاحبنظران سیاسی دچار این نگرانی شدند که تکیه بیش از حد بر مفهوم باز تولید.ریسک تبدیل شدن به گفتمان ناامیدی را به همراه داشته باشد.مفهوم ایدئولوژی .معلمان ودانش آموزانرا به عنوان همدست وشریک جرم باز تولید طبقه حاکم به تصویر می کشید.نظریه سلطه به گونه ای بود که این امر را القاء می کرد که راه گریزی وجود ندارد زیرا هشیاری وخودآگاهی کاملا پر واشباع شده است ودارای چرخه ای شناختی شده است که اذهان طبقه کارگر راکور می کند. 

به طور کلی اندیشه مقاومت با آثار پاول ویلیس گره خورده است.وی در آثار خود مروج این نوع نگاه بوده است که می توان وباید درمقابل فرایند باز تولید مقاومت کرد.به عبارتی دیگر باز تولید قابل مبارزه است-درسال 1985تلاشهای پژوهشی برای فهم برنامه درسی به عنوان یک متن سیاسی ازنظریه های باز تولید ومقاومت به سمت مسائل مرتبط با عمل سیاسی وپداگوژی تحول یابنده یا انتقادی در آثار هنری ژیرو آشکار بود.صاحبنظران انتقادی اصرار داشتند که صداها ودیدگاهای معلمان ودانش آموزان به واسطه تلاشهای محافظه کاران برای اجرا واشاعه برنامه درسی ویژه ای که برنامه درسی مقاوم دربرابر معلم.می نامیدند خاموش شده ومورد بی توجهی قرار گرفته است.ازدیدگاه هنری ژیرو.پیتر مک لارن-پداگوژی انتقادی تااندازه ای ازطریق صداها یا از طریق داستانهایی که معلمان ودانش آموزان به یکدیگر می گویند بیان می شود.از این رهگذر صدا به عنصری کلیدی در پداگوژی انتقادی تبدیل میشود زیرا سبب می شود تا معلمان درک کنند که تمام گفتمانها دارای بستری تاریخی هستند ودر قالب ابزارهای فرهنگی منتقل می شوند.صدا درحقیقت((دستور زبان فرهنگی))و((دانش زمینه ای))است که معلمان ودانش آموزان برای فهم ودرک تجربه به کار می برند.(1989مک لارن).او بین صدای معلم وشاگردان تمایز قایل می شود ومی گوید:((صدای یک دانش آموز ناشی از تامل دریک کا معین نیست اما یک نیروی شکل دهنده است که فعالیتها وروابط قدرت ساخته در طی زمان راتغییر داده وشکل می دهد.صدای معلم منعکس کننده ی ارزشها.ایدئولوژیها واصول ساختاری است که معلمان برای فهم سوابق.داستانها وفرهنگ های دانش آموز مورد استفاده قرار می دهند.)). 



هدف پداگوژی انتقادی

«روشن ساختن گسترش سرمایه داری نو و نیز بوجود آوردن راه کارهایی است که از راه آن جامعه میتواند . از روابط سلطه گری و بهره کشی رهایی یابد» پداگوژی انتقادی رویکردی است برای درک و فهم روابط مدرسه وجامعه از چشم انداز روابط اجتماعی موجود در تولید در قالب نظام سرمایه داری این پداگوژی همچنین رویکرد عملی نسبت به تدریس یادگیری پژوهش است که از طریق گفتگوی انتقادی و تجزیه و تحلیل دیالکتیکی تجربه روزمره ،تدریس را مورد تأکید قرار میدهد .تعلیم وتربیت انتقادی به تدریس با عنایت به عمل انتقادی توجه دارد . رویکرد آن دموکراتیک و هدفش ایجاد وبرقراری برابری و عدالت اقتصادی و اجتماعی برای تمام گروههای قومی یا نژادی است ،از اصول برابری نژادی ،طبقه ای حمایت کرده و در راستای تحقق چنین برابری هایی تلاش می کند. این رویکرد شامل مربیان فمینسیت،طرفداران راست کارگری و انسان گرایان مارکسیست وسایرین است.این رویکرد مربوط به چپ لیبرال است و تلاش می کند تا جامعه سرمایه داری را مهربانتر ودموکرات تر کند. همچنین رویکرد دیگر در این مورد به نقد سرمایه داری می پردازد و می خواهد جامعه ی سوسیالیست را متحقق سازد.این حوزه علاوه بر اینکه می خواهد از طریق اقدامات پژوهش تناقض بین نظام مدرسه و نظام سرمایه داری را روشن سازد در صدد است به هدف و منظور خود که بی اعتیار ساختن دو اسطوره لیبرالیسم ((تعلیم و تربیت یک فعالیت بی طرف )) و((تعلیم و تربیت یک فعالیت غیر سیاسی)) است، برسد.   



بر گرفته از instructionaltechnoo.blog.ir

  • مدرس پداگوژی استاد پداگوژی مدرس CBT استاد CBT